لعنت به این آوار

ساخت وبلاگ
دلم داره میترکه و هیچ کاری از دستم برنمیاد

عکسها رو ندیدم ...طاقت نداشتم یکی از بچه ها داشت یه عکسو تعریف میکرد...
باباهه نشسته بود روی آوار و عروسک بچه ش دستش بود... هیجی جانسوز تر از گریه های یه مرد نیست... دیگه حالا حسابشو بکنید چندین نفر یتیم چندن و چندین نفر بی کس و چند هزار نفر آواره...

دمای هوا اونجا 0 درجه س... 
خدا کنه لااقل جای خواب داشته باشن...
اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 124 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 15:48