زی زی

ساخت وبلاگ

نشسته بودم روی صندلی توی حوزه ی انتخابات. انتخابات دانشجویی.نماینده ی یکی از کاندیدا بودم. نقش نظارتی داشتم  :| و به جهت سر رفتن حوصله سرمو برده بودم توی گوشیم. یکی از آقایون روبه روی من ایستاده بود که گفت زی زی. جا خوردم. سرمو بالا نیاوردم و گفتم میمونم تا به یه چیز دیگه و محترمانه صدام بزنه! زی زی چیه زود پسر خاله شد؟! که باز گفت زی زی. سرمو اوردم بالا و با تعجب گفتم با منید؟ به پشت سریم اشاره کرد و گفت نه. 

پشت سریم که بود؟ :|

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 138 تاريخ : شنبه 21 اسفند 1395 ساعت: 19:43