اسمشم سید مجیده، نه مشتبا

متن مرتبط با «با رویاهامان چه میکنید؟» در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا نوشته شده است

چرا این فیلد نمیتواند خالی باشد؟

  • سلام. از حال خوزستان و هوای گرم و رطوبت ۸۰ درصدی و بی آبی و جاش تعطیلی مسئولین تهرانی و نه خوزستانی که بگذرم،  خوبین؟ نمیدونم من خونه ای شدم و هی دلم نمیخواد برم بیرون و زیر کولر بشینم یا کلا تابستون واسه همه این مدلیه؟ یا شایدم تبریزیا هی تابستونا بیشتر میرن بیرون تا زمستون ؟_؟ بهم فیلم خوب (, ...ادامه مطلب

  • یک روزی باید برای همیشه رفت...

  • شب ها خواب ندارم. تا وقت روشن شدن روز بیدارم. بیتابم. یک نیمم اینجاس، در این شهر، در غربت؛ نیم دیگرم آنجا. اینجا که هستم بی تابِ آنجا و آنجا که هستم بی تاب اینجا بودن شاید نه اما راستش دلتنگ اینجایم. , ...ادامه مطلب

  • یه وقتایی میخوای دیوونه باشی، میبینی توی شهر عاقل زیاده

  • اره پست جدید! اومدم بگم دلم هوای اینجا رو کرده دلتنگ نوشتن شده بودم دلتنگ نوشته هام دلتنگ آهنگ برزان محمودی بعد دلم یهو هوای شباهنگو کرد دیدم زشته واسه هزارمین بار بهش بگم که "میشه لینک این آهنگو بهم , ...ادامه مطلب

  • باید حواسم بیشتر به خودم باشه، دفعه بعد نوبت خودمه!

  • این پست رو یادتونه؟ که خریدای عیدمو برده بودن ایلام... امروز رسیدم شهرمون؛ از اتوبوس که پیاده شدم چمدونم نبود!, ...ادامه مطلب

  • ایمان داشتن به خدا تنها کافی نیست، به خدا باید اعتماد داشت

  • شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید: <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">,ایمان,داشتن,نیست،,اعتماد ...ادامه مطلب

  • بالهایم هوس با تو پریدن دارد

  • برای اینکه کارام طبق برنامه پیش بره؛ دارم سعی میکنم آدم منظمی بشم. کرم گوش این دو روز: بالهایم هوس با تو پریدن دارد بوسه از خاک قدم های تو چیدن دارد من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد (یکی از دو شعری که در وصیت نامه شهید محمد رضا دهقان اومده و بیت دوم روی سنگ قبرشون حک شده) ,بالهایم,پریدن,دارد ...ادامه مطلب

  • بازی کنیم؟

  • نشسته بودم کنارش. گفت بازی کنیم؟ رو به رویمان صفحه ی ماروپله بزرگی با مهره های رنگی زیاد بود که بچه ها بعد از بازی کردن ولش کرده و رفته بودند. گفتم باشه!  ازش خواستم رنگ مهره اش را انتخاب کند. زرد برداشت. تاس انداخت. عددش را خواندم و نحوه ی حرکت مهره ها را که سعی داشت عمودی حرکت بدهد، به افقی حرکت دادن برایش توضیح دادم. بچه ها آمدند و 4 نفره بازی کردیم. از پله های ماروپله بالا میرفت و موقع رسیدن ,بازی,کنیم؟ ...ادامه مطلب

  • از هر کرانه تیرِ دعا کرده ام رها؛ باشد کز آن میانه یکی کارگر شود...

  • به مامان گفتم که دارم درس میخونم. گفت به هیچی فکر نکن فردا امتحان داری، روزای آینده امتحان داری، خرابشون نکنی. گفتم فکر نمیکنم و با حالت بی خیالی نسبت به مسئله ی پیش رو جواب دادم. در حالی که دارم میمیمرم از دلشوره.خیلی هیجانی صحبت نکردم، فکر نکنه نگران شدم.  مانان دروغگوی خوبی نیس، یا لااقل واسه من, ...ادامه مطلب

  • باغ ارم طوری

  • این هفته خود به خود همه ی کلاسامون کنسل شد! و ما موندیم و این همه تعطیلی و کاسه چه کنم! گفتیم پاشیم بریم باغ ارم!  باغ ارم و نزدیک 400 تا عکس. هی میگم دوربین ندین دست بچه. من از لاکپشتا و ماهی گلیای توی برکه هم عکس انداختم. گفتم در حالی که از این گل , ...ادامه مطلب

  • ای عشق ستاد انتخاباتت کو؟ 2

  • آخراش رسیدم. داشتن پته همو میریختن روی آب! من استرس گرفته بودم :)) @zizigolu_note کانالی که نمیدونم تاریخ انقضاش کی هست..., ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟ 13

  • قربان جهانی که در آن جنگ نباشد مشت و لگد و سیلی و اوردنگ نباشد از وحشت بمب اتم و توپ و مسلسل پیوسته به پا خار و به سر سنگ نباشد باهم نستیزند سپیدان و سیاهان دعوا سر نام و نسب و رنگ نباشد در باغ وفا مرغ بد آواز نیابیم در بزم صفا ساز بد آهنگ نباشد , ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟ 10

  • از چاله بیرون میزدم تا چاه راهِ فرار از خویشتن باشد...  ای تف به هرچه دل...  همان بهتر، آدم فقط چشم و دهن باشد...!  علیرضا آذر, ...ادامه مطلب

  • ای باعث لرزیدن قلبم حرم تو

  • خواهرمون طوری زلزله س که وقتی امروز ساعت 10:30 رسید اد همون موقع زلزله اومد :دی لرزید، دیار ملکوتی رضا جان آسوده خیالیم ولی دل نگران است بر ملک خراسان نرسد هیچ گزندی زیرا حرمت امن ترین جای جهان است **** امروز که از لرزش این خاک رمیدم کاشانه به تنگ آمد و از لانه پریدم ای باعث لرزیدن قلبم حرم تو , ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟ 12

  • کاش میشد زندگی تکرار داشت  لااقل تکرار را یکبار داشت  ساعتم برعکس میچرخید و من  برتنم میشد گشاد این پیرهن  آن دبستان ،کودکی ،سرمشق آب  پای مادر هم برایم جای خواب  خود برون میکردم از دلواپسی  دل نمیدادم به دست هر کسی    عمر هستی ، خوب و بد ، بسیار نیست  حیف هرگز قابل تکرار نیست ... , ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟ 11

  • 1. کلیک 2.جوابیه: در کناری منتظر بودم حدودا پنج و نیم تا که پیچیدی به چپ، آرام گفتم: «مستقیم» زل زدی در آینه، دیدم، به جا آوردمت یادم آمدم روزگاری را که رفتی با نسیم رادیو را باز کردی تا سکوتت نشکند رادیو، اشعار نابی خواند از تو در قدیم شیشه را پایین کشیدم تا که بغضم نشکند زیر لب گفتم: «خوشم می, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها