کاش میشد زندگی تکرار داشت
لااقل تکرار را یکبار داشت
ساعتم برعکس میچرخید و من
برتنم میشد گشاد این پیرهن
آن دبستان ،کودکی ،سرمشق آب
پای مادر هم برایم جای خواب
خود برون میکردم از دلواپسی
دل نمیدادم به دست هر کسی
عمر هستی ، خوب و بد ، بسیار نیست
حیف هرگز قابل تکرار نیست ...
برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 144