خواب امام زمان

ساخت وبلاگ

رویای نیمه شب رو تموم کردم. عالی بود! علاوه بر موضوع داستانیش، پشت پرده ش خیلی چیزای دیگه م همراش بود که جذاب ترش کرده بود. خلاصه اینکه ما دلمون امام زمانو خواس! و بدجووور هواشو کرده بودم...بدجووور!
بعد از همین یکی دو روز خوندش... امروز خواب بودم و نیم ساعت مونده به سال تحویل از خواب پا شدم :|
شب قبلش عروس داشتیم و خسته و کوفته بودم خب :|
قبل بیداری داشتم خواب میدیدم. یه آقایی بهم زنگ زد و گفت من امام زمانم. اگر میومدی ناحیه و بیشتر دقت میکردی منو میدیدی. صدای قشنگی داشت! و با لباس سبز پاسدارا توی خواب تصورش کردم. با موهای کوتاه مشکی. هم ندیده بودمش و هم پشت گوشی که باهام حرف میزد از نیمرخ میدیدمش! تازه در مورد سرپرستمونم بهش گفتم. گفتم چقدررر دلم میخواسته برم راهیان نور و ایشون برناممونو کنسل کرده... کلا داشتم از مشکلات خوابگاه توی خوابم واسشون گله میکردم!
کسی که حرف مارو گوش نمیده. مگه به امام زمان بگم مشکلات خوابگامونو حل کنه =))

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 137 تاريخ : جمعه 4 فروردين 1396 ساعت: 1:36