+من پریدم -کجا +تو بغل آقامون! انکحت و زوجت دلم عاقد و شاهد ای عشق شدم من به تو محرم بغلم کن! و اینگونه بود که خدا ما رو انداخت تو بغل یک عدد رضا :), ...ادامه مطلب
قربان جهانی که در آن جنگ نباشد مشت و لگد و سیلی و اوردنگ نباشد از وحشت بمب اتم و توپ و مسلسل پیوسته به پا خار و به سر سنگ نباشد باهم نستیزند سپیدان و سیاهان دعوا سر نام و نسب و رنگ نباشد در باغ وفا مرغ بد آواز نیابیم در بزم صفا ساز بد آهنگ نباشد , ...ادامه مطلب
از چاله بیرون میزدم تا چاه راهِ فرار از خویشتن باشد... ای تف به هرچه دل... همان بهتر، آدم فقط چشم و دهن باشد...! علیرضا آذر, ...ادامه مطلب
کاش میشد زندگی تکرار داشت لااقل تکرار را یکبار داشت ساعتم برعکس میچرخید و من برتنم میشد گشاد این پیرهن آن دبستان ،کودکی ،سرمشق آب پای مادر هم برایم جای خواب خود برون میکردم از دلواپسی دل نمیدادم به دست هر کسی عمر هستی ، خوب و بد ، بسیار نیست حیف هرگز قابل تکرار نیست ... , ...ادامه مطلب
1. کلیک 2.جوابیه: در کناری منتظر بودم حدودا پنج و نیم تا که پیچیدی به چپ، آرام گفتم: «مستقیم» زل زدی در آینه، دیدم، به جا آوردمت یادم آمدم روزگاری را که رفتی با نسیم رادیو را باز کردی تا سکوتت نشکند رادیو، اشعار نابی خواند از تو در قدیم شیشه را پایین کشیدم تا که بغضم نشکند زیر لب گفتم: «خوشم می, ...ادامه مطلب
یکی بیاد مسئولیت این حجم از حمله افکار رو بر عهده بگیره, ...ادامه مطلب
عاشق شده ام بر تو تدبیر چه فرمایی؟! از راه صلاح آیم ...یا از در رسوایی؟! +بگو لامصب، دهع! +تیریپ عاشقانه طوری :)), ...ادامه مطلب
ماه من چهره براَفروز که آمد شبِ عید عید بر چهره چون ماهِ تو می باید دید... شهریار, ...ادامه مطلب
ساعتم تنظیم مى گردد به وقت کربلا هم قدیماً هم جدیداً دوستت دارم حسین!, ...ادامه مطلب
حالتی بین گریه و خنده، بین خوابیدن و نخوابیدن مثل یک مرد خسته ی جنگی با تمام وجود جنگیدن حالتی منقلب بدون وضو، بی سلوک و سُجود و سجاده مایعی لای مردمک هایت مثل بغضی که سالها مانده ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
خوشبختی مثل وقتی که خواهر کوچولوت پول توجیبی مدرسه ش رو چند روز خرج نمیکنه تا بتونه برات یه هدیه به عنوان عیدی بخره..., ...ادامه مطلب
بوی عید میاد اینجا. آدم بوی مناسباتو رو توی شهر خودش خوب میفهمه. من حس عید رو با این هوا میشناسم... شیراز که بودم نه محرم رو حس کردم محرمه...نه ماه رمضون رو... نه بهار رو... مطمئنا واسه منی که اونجا غریبم هواشم واسه من غریبه... منی که 20 سال توی شهر خودمون زندگی کردم هوا رو به همون حالتی که توی هر , ...ادامه مطلب
اول روضه میرسد از راه قد بلند است و پردهها کوتاه آه از آنشب که چشم من افتاد پشت پرده به تکه ای از ماه بچهی هیأتم من و حساس به دو چشم تو و به رنگ سیاه مویت از زیر روسری پیداست دخترِه ... ، لا اله الا الله! ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
پشت رُل، ساعت حدودا پنج ، شاید پنج و نیم داشتم یک عصر بر می گشتم از عبدالعظیم ازهمان بن بست باران خورده پیچیدم به چپ از کنارت رد شدم ، آرام گفتی: مستقیم! زل زدی در آینه اما مرا نشناختی این منم که روزگارم کرده با پیری گریم رادیو را باز کردم تا سکوتم نشکند رادیو روشن شد و شد بیشتر وضعم وخیم بخت بد, ...ادامه مطلب
((اَصلا رقیه نه به خدا دختر خودت یک شب میان کوچه بماند چه می کنی)) در بین ازدحام و شلوغی بترسد و یک تن به او کمک نرساند چه می کنی اَصلا خیال کن که کسی دختر تورا در بین جمعیت بکشاند چه میکنی یاکه خدانکرده کسی روی صورتش سیلی محکمی بنشاند چه می کنی یا فرض کن که دخترتو جای بازی اش هرشب دعای مرگ بخواند چه میکنی اَصلا کسی بیاید و با تازیانه اش خاک از لباس او بتکاند چه میکنی مجید تال +بشنویم: سلام ای هلال محرم (میثم مطیعی),چه میکنی اخوان ثالث,چه میکنی با سرنوشت,چه میکنی باد,با رویاهامان چه میکنید؟,چه فکر میکنی که بادبان شکسته,چه فکر میکنی جهان چو آبگینه,چه فکر میکنی سایه,چه فکری میکنی ای تیر,نصرت چه میکنی,چه کار میکنی به انگلیسی ...ادامه مطلب