اسمشم سید مجیده، نه مشتبا

متن مرتبط با «پس لرزه های غزل» در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا نوشته شده است

پیرو پست قبلی!

  • بعد از انتشار پست قبل، گربه هه گم شده راستشو بگین کار کی بوده؟!, ...ادامه مطلب

  • بالهایم هوس با تو پریدن دارد

  • برای اینکه کارام طبق برنامه پیش بره؛ دارم سعی میکنم آدم منظمی بشم. کرم گوش این دو روز: بالهایم هوس با تو پریدن دارد بوسه از خاک قدم های تو چیدن دارد من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد (یکی از دو شعری که در وصیت نامه شهید محمد رضا دهقان اومده و بیت دوم روی سنگ قبرشون حک شده) ,بالهایم,پریدن,دارد ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟ 13

  • قربان جهانی که در آن جنگ نباشد مشت و لگد و سیلی و اوردنگ نباشد از وحشت بمب اتم و توپ و مسلسل پیوسته به پا خار و به سر سنگ نباشد باهم نستیزند سپیدان و سیاهان دعوا سر نام و نسب و رنگ نباشد در باغ وفا مرغ بد آواز نیابیم در بزم صفا ساز بد آهنگ نباشد , ...ادامه مطلب

  • معیارهای همسر آینده!

  • مردی که نتونه قولنج بشکونه که مرد زندگی نیس! +مثلا بگه معیار های همسر آینده از نظر شما چیه؟ بعد تو روت نشه بگی سیکس پک داشته باشه :|, ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟ 10

  • از چاله بیرون میزدم تا چاه راهِ فرار از خویشتن باشد...  ای تف به هرچه دل...  همان بهتر، آدم فقط چشم و دهن باشد...!  علیرضا آذر, ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟ 12

  • کاش میشد زندگی تکرار داشت  لااقل تکرار را یکبار داشت  ساعتم برعکس میچرخید و من  برتنم میشد گشاد این پیرهن  آن دبستان ،کودکی ،سرمشق آب  پای مادر هم برایم جای خواب  خود برون میکردم از دلواپسی  دل نمیدادم به دست هر کسی    عمر هستی ، خوب و بد ، بسیار نیست  حیف هرگز قابل تکرار نیست ... , ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟ 11

  • 1. کلیک 2.جوابیه: در کناری منتظر بودم حدودا پنج و نیم تا که پیچیدی به چپ، آرام گفتم: «مستقیم» زل زدی در آینه، دیدم، به جا آوردمت یادم آمدم روزگاری را که رفتی با نسیم رادیو را باز کردی تا سکوتت نشکند رادیو، اشعار نابی خواند از تو در قدیم شیشه را پایین کشیدم تا که بغضم نشکند زیر لب گفتم: «خوشم می, ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟ 8

  • عاشق شده ام بر تو تدبیر چه فرمایی؟! از راه صلاح آیم ...یا از در رسوایی؟! +بگو لامصب، دهع! +تیریپ عاشقانه طوری :)), ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟6

  • ماه من چهره براَفروز که آمد شبِ عید  عید بر چهره چون ماهِ تو می باید دید... شهریار, ...ادامه مطلب

  • سفره های عیدتون رنگی رنگی

  • و بووووم! سال نوتون مبارک!, ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟ 7

  • ساعتم تنظیم مى گردد به وقت کربلا هم قدیماً هم جدیداً دوستت دارم حسین!, ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟ 4

  • حالتی بین گریه و خنده، بین خوابیدن و نخوابیدن مثل یک مرد خسته ی جنگی با تمام وجود جنگیدن حالتی منقلب بدون وضو، بی سلوک و سُجود و سجاده مایعی لای مردمک هایت مثل بغضی که سالها مانده ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • گرچه خوشبخت است هرکس که پسر دارد ولی، غالبا لطف خدا مشمول دختردارهاست

  • خوشبختی مثل وقتی که خواهر کوچولوت پول توجیبی مدرسه ش رو چند روز خرج نمیکنه تا بتونه برات یه هدیه به عنوان عیدی بخره..., ...ادامه مطلب

  • هایپر

  • ترم دو بودیم. چون اونموقع خیابونا رو بلد نبودم الان یادم نمیاد کدوم خیابون. با دوست شیرازیم و یکی از بچه های خوابگاه سه نفری رفته بودیم خرید. عموی دوست شیرازیم زنگ زد و پرسید که کجایین. دوستم گفت: عموم و زن عموم میخوان برن هایپر میگن بیایم دنبالتون؟ میاین؟ و ما هم از خدا خواسته پذیرفتیم و گفتیم میای, ...ادامه مطلب

  • شعر و غزل چه داری؟ ۲

  • اول روضه می‌رسد از راه قد بلند است و پرده‌ها کوتاه آه از آنشب که چشم من افتاد پشت پرده به تکه ای از ماه بچه‌ی هیأتم من و حساس  به دو چشم تو و به رنگ سیاه مویت از زیر روسری پیداست  دخترِه ... ، لا اله الا الله! ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها