اسمشم سید مجیده، نه مشتبا

متن مرتبط با «آشنا» در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا نوشته شده است

فِیسش آشنا بود!

  • رفته بودیم پارک. اون قسمتش رفته بودیم که فیلم ۵ بعدی با یه عینک روی کله ت میزارن و کلی به وحشت میندازنت. توی شهرمون از بین آقایون من یا کسی رو نمیشناسم یا اگر بشناسم خوب میشناسم! یعنی اینکه کسی چهره ش آشنا باشه و اینا نداریم! خلاصه اینکه اون قسمت پارک یه آقاهه بود که عجیب واسم آشنا میزد! خب من نپرسیدم که رضا این کیه و اینا، و من کجا دیدمش و اینا، و آیا تو میشناسیش و اینا! که یهو خودش گفت عبدولیه! هی میگم من آشناس! اومده بودن شهر ما یه دور بخورن :دی هوا اینجا خیلی خوبه... بهاریه... ان شالله درک میکنن کسایی که این روزا اربعین رد میشن ازینجا‌... عجیب خاص شده هوا... , ...ادامه مطلب

  • توی قم با هم آشنا شدیم...

  • یه نفر فردا مهمونم کرده... درحالی که کمتر از یک هفته بود مدت آشناییمون...  بعد بعضیا رو هر روز میبینم و دوساله میشناسم... تعارف زبونی هم نکردن البته انتظاری هم ندارم... فقط قصدم مقایسه ی گندگی دل آدما بود +عنوان:اسمش الهامه... یکی از روسری سبزاس (کمپین روسری سبزای معروف). همونی که قراره باهاش برم خیاط واسه دوخت چادر., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها